پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، فشارهای مضاعف بر تولید از کانال قطعی برق، محدودیت گاز و سایر ناترازیهای ساختاری، وضعیت بنگاهها را بیش از پیش شکننده کرده است. به نظر میرسد کاهش فاصله میان نرخهای مختلف ارز، حداقلترین اقدامی باشد که میتواند تا حدودی شرایط را برای بازگشت صنایع به سطح واقعی تولید و سودآوری فراهم آورد.
از سوی دیگر، بازار سرمایه که پیشتر انتظار میرفت از افزایش نرخ ارز منتفع شود، به دلیل تحولات سیاسی اخیر، از جمله تنشهای میان ایران، اتحادیه اروپا و ایالات متحده و همچنین جنگ ۱۲ روزه اخیر، با خروج سرمایهگذاران عمده مواجه شد. نتیجه افت قابل ملاحظه شاخصها و بیاعتمادی سهامداران حقیقی به چشمانداز بازار بود. حتی رسیدن بازار به سطوح ارزندگی تاریخی بر مبنای نسبتهای مالی، تاکنون نتوانسته روندی پایدار و معنادار در مسیر بهبود رقم بزند.
در چنین فضایی، نقش سهامداران عمده و شرکتهای بزرگ بیش از هر زمان دیگری برجسته میشود. محافظت از ارزش سهام و جلوگیری از ناامیدی سرمایهگذاران خرد، ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ بهویژه آنکه ارزش جایگزینی بسیاری از این بنگاهها چندین برابر ارزش جاری آنها در بازار سرمایه است.
در نهایت بهبود وضعیت بازار سرمایه نه صرفاً به تحولات ارزی، بلکه بیش از هر چیز به رفع ابهامات سیاسی و حل ناترازیهای ساختاری اقتصاد کشور وابسته است. در صورت کاهش تنشهای سیاسی و رفع محدودیتهای انرژی، میتوان امیدوار بود که صنایع بزرگ کشور بار دیگر فرصت ثبت عملکرد واقعی خود را بیابند و بازار سرمایه نیز از رکود فرسایشی خارج شود.

در هفتههای اخیر، نرخ ارز بار دیگر با جهشی محسوس مواجه شد و به محدوده سقف تاریخی خود نزدیک شد. محدودهای که آخرین بار در روزهای پایانی سال گذشته تجربه شده بود. این نوسان، در ظاهر میتواند محرکی برای بهبود سودآوری صنایع صادراتمحور همچون فولاد و معدن باشد. اما تجربه سالهای اخیر نشان داده است که وجود چند نرخی در بازار ارز، عملاً این فرصت بالقوه را به تهدیدی واقعی برای بنگاهها تبدیل کرده است. فاصله میان نرخهای ترجیحی و نرخ آزاد، زیانهای قابل توجهی به این صنایع تحمیل کرده و مانع از انعکاس واقعی عملکرد آنها در صورتهای مالی شده است.
ارسال نظر