پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، توجه به مسائل فنی دغدغه مهم انسان در ادوار گذشته بوده است؛ مسألهای تکبعدی که طبعاً یافتن راهحل برای آنها نیز چندان دشوار نیست. از نمونههای این مساله میتوان از سفر به ماه و پروژه آپول و۱۱ یاد کرد که در سال ۱۹۶۹ با بودجه تقریبی ۲۴ میلیارد دلار انجام شد. اینگونه مسائل به دلیل ماهیت فنی خود، راه حل مشخص و روند معینی طی کرده است. اما انسان به مرور زمان با مسائلی روبه رو شده است که از جنس فنی- اجتماعی هستند که زیست بومی را در بر میگیرند و از طریق راهحلهای سنتی نمیتوان به توسعه آنها اقدام کرد. مسائلی مانند پروژه کنوانسیون سازمان ملل متحد که با هدف مبارزه با تغییرات اقلیمی در نظر گرفته شده است. این پروژه از سال ۱۹۹۵ آغاز شده و پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ با اختصاص بیش از یک پنجم درآمد جهان اجرایی شود. مسائل فنی با مسائل فنی-اجتماعی و زیست بومی در هدف نیز با همدیگر متفاوت هستند. هدف در مسائل فنی روی یک سیستم استوار میشود تا بتوان به یک کارآیی و بهرهوری مشخصی رسید. اما در مسائل فنی اجتماعی و زیست بومی، هدف در قالب یک تغییر تحول آفرین در راستای یک خیر عمومی برای کل ذینفعان بروز میکند. بنابراین مسائلی که از جنس فنی اجتماعی هستند، مسائلی هستند که با هدف خیر عمومی باید مد نظر قرار گیرند.
ضرورت همکاری برای حل چالشها
موضوع زیست بوم و ادبیات آن، به مرور زمان و به تدریج صفحات کتابی را تشکیل داده است که از آن با عنوان ادبیات زیستبوم یاد میکنیم. در این صفحات واژههایی وجود دارد که با حذف آنها مفهوم اکوسیستم و زیستبوم از میان میرود. واژههایی همچون رقابت همکارانه، تسهیلگری، تنوع و… که اگر از اکوسیستم و زیست بوم حذف شوند، عملاً معنای آن از میان رفته است. لذا در صفحات این کتاب، ذکر شده است که حل مسائل زیست بوم در سایه همکاری و مشارکت بازیگران اصلی محقق میشود. از سوی دیگر، شکلگیری سکوها و زیرساختها به عنوان تسهیلگری برای پیوستن بازیگران جدید به اکوسیستم و زیستبوم قلمداد میشوند؛ چرا که ضرورت دارد بازیگران جدید با هزینه کمتری بتوانند به این اکوسیستم اضافه شوند. در واقع بحث اصلی این است بهرغم اینکه در این اکوسیستم و زیست بوم اهداف و مقاصد و تضاد منافع میان ذینفعان مشاهده میشود، اما باید چشمانداز مشترکی میان آنها وجود داشته باشد. مهمترین نکته این است که این نوآوری باید به صورت مستمر در این اکوسیستم و زیستبوم جاری باشد و تحقق آن، جز در سایه نوعی همکاری و رقابت همکارانه بروز نمییابد؛ چراکه قرار است در اکوسیستم و زیستبوم از جریان ارزشهایی که تکتک اعضای اکوسیستم دارند به ارزش بزرگتری دست یابیم. اشاره به این موارد به این دلیل است که ما امروز در زیست بوم مالی کشور با مشکلاتی روبه رو هستیم و حال این زیستبوم حال مساعدی نیست. امروز این زیست بوم با چالشهایی مواجه شده است که اگر اعضای حاضر در آن راهحلی برای رفع این چالشها پیدا نکنند، طبعاً در آینده با مشکلات جدیتری روبه رو خواهیم شد.
الزامات زیستبوم فناوران مالی
امروز در حوزه زیستبوم مالی موارد دیگری مدنظر قرار گرفته است. مواردی مانند سیاستها و قواعدها، فرهنگ، سیستمها، زیرساختهای مکمل توسعه خدمات، مشتری و… که بدون در نظر گرفتن این موارد تنها در حال سخن گفتن درباره مسائل فنی هستیم؛ نه مسائل فنی اجتماعی و زیست بومی. در زیست بوم مالی این اجزا به سه جز اصلی تقسیم میشوند: نخست قواعد و سیاستهایی که از آنها استفاده میشود، دوم کنشگران این سیستم و سوم فعالیتها. در بعد فنی نیز محصولاتی که قبلاً از آنها استفاده میشده مدنظر قرار میگیرند.
اما وقتی از زیستبوم فناوران مالی سخن میگوئیم، از چه صحبت میکنیم؟ آنچه مشخص است این است که برخی از محصولات این زیست بوم واضح و مشخص است، مانند: سامانههای تسهیلات، پلتفرمهای بانکداری دیجیتالی که بانکها آن را توسعه دادهاند و فعالیتهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی. همچنین برخی از کنشگران نیز شامل انجمنها، اتحادیهها و بانک و … میشوند. در کنار این موارد، قواعدی نیز وجود دارد که از دیگر المانهای زیست بوم است و برخی از مصادیق آن عبارتند از: قواعد بانک مرکزی مانند قواعد مبارزه با پولشویی و سایر مباحث.
آنچه در اینجا قصد دارم بر آن تاکید کنم است اینکه زیستبوم فناوران مالی تنها شامل المانها و عناصر قبلی و قدیمی خود نیست؛ بلکه سایر اکوسیستمها نیز با این زیست بوم تعامل و مراوده دارند و بر یکدیگر اثرگذارند. بنابراین در کل این زیستبوم با چهار اکوسیستم مرسوم همچون اکوسیستم نوآوری، اکوسیستم دانشی، اکوسیستم کارآفرینی و اکوسیستم کسب و کار مرتبط است. بنابراین وقتی زیستبوم مالی مدنظر باشد، اکوسیستمهایی مانند سلامت، تولید و امثال آنها در این حوزه قرار میگیرند.
المانهای مختلف زیست بوم مالی
همه این تأکیدات به این دلیل است که تا امروز عمده توجه و تمرکز ما بر جنبه فنی زیست بوم مالی معطوف بوده است و سایر جنبههایی که ذکر کردم و سایر المانهای این اکوسیستم مورد توجه جدی قرار نگرفته است. برش کوچکی از این سیستم را میتوان در حوزه پرداخت و تسویه مشاهده کرد. چنانکه در سال گذشته در سامانههای این زیستبوم مانند سامانه شتاب ۷۰ میلیارد تراکنش مالی داشتهایم. در سامانه شاپرک نیز ۴۹ میلیارد و در سامانه ساتنا ۸۹ میلیارد تراکنش رخ داده است. این میزان تراکنش، تقریباً در میان زیستبومهایی که در کشور فعالیت دارند بینظیر است. امروز پس از پشت سرگذاشتن همه مسیرها و تجارب، در دههای به سر میبریم که باید به حوزه زیست بوم بانکداری دیجیتال برسیم. در دهه جاری حضور فناوران مالی در صنعت به صورت چشمگیری مشاهده میشود و موضوع توسعه سکوها و نئوبانکها بسیار بیشتر از گذشته مطرح است و در ادامه مسیر در این دهه، قطعاً جای خالی مولفههایی مانند سندباکسها، بانکداری باز و… بیشتر احساس میشود. اما برای حل معضلات زیست بوم مالی کشور چه باید کرد؟
اگر احساس میکنیم که امروز حال و احوال زیست بوم مالی کشور خوب نیست و نیازمند شادابی و سرزندگی است، باید بدانیم مشکل از کجا آب میخورد؟. برای تخمین میزان سلامت این زیست بوم شاخصهایی وجود دارد. مانند اینکه در زمینه پابرجایی، نرخ بقا حوزههایی که شکل میگیرند و بازیگران جدیدی که وارد این عرصه میشوند سنجیده و ارزیابی میشوند. در شاخص میزان دوام ساختار، طی یک سال اخیر اثبات شده که این زیستبوم و توسعهپذیری وضعیت دیتاسنترها و مسائل امنیتی با چالش جدی روبهروست. بنابراین باید گفت که ساختار زیست بوم با مشکلات مختلفی روبهرو شده است که دامان بسیاری از بانکهای بزرگ کشور را نیز فرا گرفته است.
شاخص بعدی در این زمینه، پیشبینیپذیری است که البته این یک فرآیند دو طرفه به شمار میرود. به نظر میرسد در این شاخص نیز در وضعیت خوبی قرار نداریم. در حوزه شاخص سرمایهگذاری اما وضعیت نسبتاً خوبی داشتهایم و افراد هنوز علاقهمند به سرمایهگذاری در زمینه زیست بوم مالی هستند. اما شاخص بعدی نوآوری است که نمره قابل قبولی در آن کسب نکردهایم؛ چراکه اغلب بازیگرانی که به عنوان نوآور میشناسیم، مدل کسب و کار خود را غالباً روی کارمزد و رسوب پول بستهاند و به رغم اینکه اینکه به خودمان دانش بنیان و نوآور میگوئیم، اما واقعیت این است که در مدل کسب و کارها، نوآوری چندانی محقق نشده است. در زمینه شاخص تنوع در زیست بوم نیز حدود ۸۶ درصد استارت آپ ها از نوع خدماتی هستند و تنها ۱۴ درصد در حوزه فناوری فعالیت میکنند و در این حوزه نیز سهم امور خدماتی و بیمه تنها ۲ درصد است! این نشان میدهد که ما در حوزه شاخص تنوع نیز نمره قابل قبولی کسب نکردهایم.
موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که بازیگران عرصه زیست بوم مالی در کشور ما تعامل سازنده و مفیدی با یکدیگر ندارند. چنانکه تنها ۲۵ درصد از این بازیگران در فضای تعاملی با همدیگر به سر میبرند و مانند چند اکوسیستم پراکنده هستند که هر یک به تنهایی فعالیت خود را ادامه میدهد. این در حالی است که تعامل از مهمترین ارکان هر اکوسیستم به شمار میرود و عدم وجود تعامل سازنده، عملکرد آن را با مشکل روبه رو میکند.
بر اساس آنچه در خصوص شاخصهای سنجش میزان سرزندگی و سلامت زیست بوم مالی ذکر شد، متأسفانه ما در اکثر این شاخصها نمره قابل قبولی کسب نکردهایم. امروز زیست بومهای ما در کشور آن چنان که باید در مسیر درست و سازندهای حرکت نمیکنند و از تعامل کافی با یکدیگر بهرهمند نیستند.
در این میان راهی وجود ندارد جز اینکه تمامی بازیگران زیست بوم مالی در کشور، بر مبنای همکاری و تعامل با همدیگر گام بردارند و فضای گذار فناورانه تعریف و ایجاد کنند تا در آن از وضعیت فعلی به حال بهتری دست یابند. واقعیت این است که نظام جاری فناوری مالی کشور، هرچند فرهنگ و ارزشهایی فراوانی دارد و از بانک و بازارهای مخصوص به خود برخوردار است، اما از مفهوم نوآوری واقعی بسیار دور است. در این میان، کلان روندهایی نیز وجود دارد که هرچه نادیده انگاشته شوند، به هر حال تأثیر خود را بر روند زیست بوم مالی میگذارند. نوآوریهای کوچکی نیز در این حوزه وجود دارند که برخی از آنها قطعاً میتوانند نوآوری خود را به سیستم تزریق کنند.
نوشآفرین مومنواقفی -معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی
ارسال نظر