پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، وقتی برق را ارزان عرضه کردیم و مصرفکنندگان را به مصرف بیحساب و کتاب عادت دادیم، به این فکر نکردیم که هزینه ساخت نیروگاههای جدید و حتی بازسازی نیروگاههای قدیمی را از کجا باید تأمین کنیم. این بیفکری، بار سنگینی بر دوش امروز ما گذاشته و چشمانداز فردای ما را تاریک کرده است.
ما آینده را نفروختیم، بلکه بهسادگی آن را نادیده گرفتیم. بیاحترامی به قیمت بازار و اصرار بر قیمتگذاری اداری، ریشه بسیاری از گرفتاریهای اقتصادی ایران است. وقتی قیمتها را بهجای بازار، روی میزهای اداری تعیین میکنیم، چرخه طبیعی عرضه و تقاضا مختل میشود و پیامهای حیاتی اقتصادی نادیده گرفته میشود.
تولیدکنندهای که مجبور است کالای خود را زیرقیمت واقعی بفروشد، دیگر انگیزهای برای سرمایهگذاری و تولید بیشتر ندارد. وقتی قیمت گاز و برق را بهطور مصنوعی پایین نگه داشتیم، نهتنها مصرف بیرویه را تشویق کردیم، بلکه زمینه تخصیص غلط منابع مالی را فراهم ساختیم.
نتیجه این شد که صدها کارخانه و صنایع انرژیبر، تنها به لطف گاز ارزان زنده ماندند، بیآنکه بهرهوری اقتصادی یا ارزشافزودهای برای کشور ایجاد کنند. این سیاستها، بهجای استفاده بهینه از منابع و هدایت سرمایهها به سمت صنایع رقابتی و صادراتمحور، فرصتهای استراتژیک کشور را نادیده گرفته و توان توسعه را محدود کردند.
از سوی دیگر، هزینه ارزان انرژی باعث شد که توسعه زیرساختهای حیاتی، مانند نیروگاههای جدید یا فناوریهای نوین انرژی، به حاشیه رانده شود. این دخالتها در کل اقتصاد در نهایت منجر به کمبود کالا، کاهش کیفیت، فساد گسترده و شکلگیری بازارهای سیاه میشود و در تولید انرژی هم به همان نتایج انجامید. در حقیقت، بیتوجهی به قیمت بازار، نهتنها اقتصاد را از پویایی و عدالت دور میکند، بلکه اعتماد عمومی را نیز از بین میبرد و جامعه را به سمت هرج ومرج اقتصادی سوق میدهد.
ارسال نظر